امسال اینقدر در میروم و نمی روم مانده ام که هنوز هم نمی دانم جامانده ام یا راهی ام به همین دلیل هم این وبلاگ بوی اربعین نگرفت
قرار بود این وبلاگ سفرنامه ی سال گذشته را منتشر کند اما زمان و زمانه اجازه نداد بنویسم. امسال بازم هوایی شدیم البته انشاء الله اگر مشکلی پیش نیاد. زنگ زدم کاروان پارسالی که ثبت نام کی شروع می شه گفتن تموم شده! با یه تیم دیگه اسم نوشتیم و انشأالله که مشکلی پیش نیاد.
با زیاد شدن حال و هوای اربعین و کربلا این وبلاگ هم فعال میشه
بالاخره تصمیم مان را گرفتیم که هوایی بریم. تماس گرفتم با آقای کهریزی که از دوستان هستند و سایت http://arbain.ir را مدیریت می کنند که در صورتی که کاروان خوب می شناسی معرفی کن اونم کاروان آقای نبوی را معرفی کرد و تاکید کرد که بجنب داره پر میشه
ما هفت نفر بودیم که باید پول می ریختیم تا پول جور بشه کاروان پر شده بود. آخرش با پارتی بازی از طریق برادر پوریا محمدی راد چهار نفر بهمون ظرفیت دادند که سه نفر خود به خود حذف می شدند! این که چجوری بالاخره هفت نفرمون رفتیم و سه نفرمون قاچاقی جزو کاروان شدند داستان طولانی ای داره! ثبت نام توی یه کاروان دیگه! بعد گرفتن بلیط هواپیمای تنها! بعد اومدن جزو کاروان به صورت قاچاقی! بعد اجازه گرفتن و حساب کردن بقیه پول! کل داستان را نمی گم طولانی تر از حوصله است اما شاید بیش از صد بار تلفن و کلی دوندگی و کلی اذیت شدن تا نهایتا درست شدن کار فقط حاصل این بود که لحظه ای در این سفر شک کردیم و این شک را جزایی بود!
ثبت نام ما با کلی دردسر انجام شد در کاروان آقای مهدی نبوی پست بعدی در فرودگاه است
دل من کربلا می خواد
همه ی داستان از اینجا شروع شد که مدت ها بود صحبت از اربعین و کربلا بین من و همسرم بود اما هیچکدام هم حرف یکدیگر را قبول نمی کردیم. آخرش همه چیز افتاد گردن یه سفر!
سفر مشهدی که دلم را قرص کرد و بهم این توکل را داد که بپذیرم همسرم نیز با من همراه شود. وقتی برگشتیم به همسرم گفتم که نظرم عوض شده است و انشاء الله با هم می رویم و خدا خواست و رفتیم
الحمدلله
اربعین گذشته که با کاروان عهد آدینه بودم تردید جدی ای برایم ایجاد شد که اصلا آیا باید اربعین را تبلیغ کرد؟ یا اربعین میعادگاه افراد عاشق است و تبلیغ نمی خواهد! آخر امتحان سختی بود و خیلی ها کم آوردند و در امتحان رفوزه شدند. خودمان هم فکر کنم اگر قبول شده باشیم با تک ماده قبول شدیم. به همین خاطر هم کلا خاطرات پارسال را فاکتور گرفتم و هیچ چیز از اربعین ۹۲ ننوشتم.
اما این دستگاه را چه حاجت به تبلیغ من و امثال من و ما اگر هنر کنیم ذره ای این وسط سهیم می شویم همین!
به زودی نگارش خاطرات امسال را شروع می کنم
صبح برگشتم. آدم کربلا بره نتونه بره حرم آقاش ابالفضل آدم نتونه بره مسجد کوفه و مسجد سهله! بعد آخرش هم شاکی نباشه هیچ هنوزم دلش کربلا باشه. فقط توی اربعین می شه
توی کربلا زیر باران آدم هایی که پتویی بر سر کشیده بودند و توی سرما خوابیده بودند فقط با خودم می گفتم به خدا همه مون دیوونه ایم!
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
سلام دوستان
پیرو مطلب قبلی در توصیه ی مرزها ظاهرا مرز شلمچه بسیار شلوغ است و فعلا توصیه نمی شود. در مرز مهران هماهنگی انجام شده است و ویزای اضطراری یک دلاری و عوارض خروج از کشور نیز حذف شده و تنها مهر خروج توسط پلیس ایران زده می شود.